به گزارش سینماپرس، برخلاف تصور اولیه کشورها در زمان هر نوع تهدید علیه امنیت ملی یا منافع اقتصادی به شدت به فعالیت رسانههای فراسوی مرزها نیازمند هستند. اصولاً شبکههای برونمرزی برای دولتها نوعی ابزار برای پیشبرد برنامههای ملی محسوب میشوند که وظیفه اقناع افکار عمومی مردم دیگر کشورها در حمایت از سیاستهای خود را نیز بر عهده دارند.
حال با اشخاصی مواجه میشویم که بیتوجه به ساختار مدرن رسانههای بزرگ در قرن حاضر از خودگردانی مالی شبکههای برونمرزی ایران سخن میگویند و مثلاً توقع دارند یا شبکههایی همچون پرستیوی به لحاظ مالی خودگردان شوند یا از دایره هستی محو! کافی است تنها به یک مورد از انبوه رسانههای دولتی که در کشورهای غربی فعالیت میکنند توجه کنیم تا طنز تلخ ماجرا را دریابیم.
برخلاف تصور برخی که نمیدانند بسیاری از رسانههای امریکایی دولتی هستند، رادیو و تلویزیونهای فراملی امریکا که برای مردم دیگر کشورها فعالیت میکنند کاملاً با بودجه حکومت ایالات متحده فعالیت میکنند. تنها یک نمونه از آن سازمان BBG است.
سازمان رسانههای جهانی امریکا یا هیئت کارفرمایان پخش
Broadcasting Board of Governors که به صورت اختصار BBG خوانده میشود متعلق به دولت امریکاست و هدف از ایجاد آن ارائه اخبار گزینشی و اطلاعات هدفمند به مخاطبان مهم و استراتژیک در کشورهایی است که امریکا خود را دشمن آنها میداند مانند ایران، عراق، کوبا، روسیه و... رسانههای وابسته به سازمان BBG شامل صدای امریکا (رادیو تلویزیون) الحرّه (تلویزیون) رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی (رادیو فردا زیرمجموعهای از آن است) رادیو آسیای آزاد و مارتی (اداره خبرگزاری کوبا - رادیو تلویزیون) میشود.
این رسانهها همه دولتی هستند و مدیرانشان را رئیسجمهور امریکا تعیین میکند، اما نکته جالبتر اینکه بودجه این شبکهها توسط کنگره امریکا از محل مالیاتهای مردم آن کشور تأمین میشود و تاکنون هم تخصیص یافته است.
به بیان بهتر، بودجه به رادیو و تلویزیونهایی پرداخت میشود که تاسیس شدهاند تا برنامههای دولت امریکا را در خارج از این کشور به پیش ببرند، کسی هم به آن اعتراض نمیکند، همانگونه که به بودجه وزارت خارجه یا وزارت دفاع آن کشور کمترین اعتراضی نمیشود، البته ناگفته نماند که برخی از سرویسها یا شبکههای بینالمللی مثل سرویس جهانی بیبیسی از راه فروش رایت مستندهای باکیفیت، مقادیری کسب درآمد هم میکنند، اما این نیز خود در درجه اول وابسته به بودجهای است که برای این شبکهها در نظر گرفته میشود. طبیعتاً شبکهای که به خاطر چند صد هزار دلار آن هم بدهی معوق برای حق پخش ماهوارهای از روی ماهواره برداشته میشود، بنیه چندانی برای تولید مستندهای آنچنانی ندارد، ضمن اینکه شیوههای دیگر کسب درآمد هم در برخی شبکههای خارجی، اساساً وابستگی این شبکهها به بودجههای تزریقی را منتفی نمیکند. حال در چنین وضعیتی اندک بودجه ارزی صداوسیما که سهم عمده آن مصروف هزینههای شبکههای برونمرزی است، تخصیص نمییابد و چند شبکه از چند ماهواره قطع میشوند.
رسانههای برونمرزی مانند وزارت خارجه و نیروهای نظامی، اولین خط دفاعی برای کشور محسوب میشوند که باید به شدت مورد توجه حکومت و حمایت مالی آن قرار گیرند چراکه آنها از مرزهای فرهنگی دفاع میکنند و تکلیف مهمی بر عهده دارند که آن اقناع مخاطبان در کشورهای دیگر است.
۲۰۲ نماینده مجلس یازدهم طی بیانیهای شدیداللحن خواستار حمایت قاطع دولت از شبکههای برونمرزی ایران و تخصیص فوری بودجه ارزی آنها شدند و بر ضرورت رشد روزافزون این شبکهها و حتی بر تاسیس شبکههایی به زبانهای ترکی و فرانسوی و روسی نیز تأکید کردند. به راستی باعث تأسف است که مسئولان امر در خارج از صداوسیما به این دارایی ارزشمند فرهنگی ایران که میتواند در پهنه سیاست تاثیرگذار باشد، کاملاً بیتوجه هستند. اگر قبول کنیم که پرداخت نکردن بودجه ارزی شبکههای برونمرزی ایران نوعی سهلانگاری است باز هم موجب افسوس است چه آنکه خدای نکرده از روی غرض باشد.
*جوان
ارسال نظر